ولایت مولا علی(ع)1

ابو نصیر از حضرت صادق نقل کرد که فرمود:

منذر پیامبر اکرم است و هادى امیر المؤمنین علیه السّلام و امامان بعد از او، این معنى آیه «وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (سوره رعد آیه 7) است. در هر زمانى باید امامى وجود داشته باشد که راهنما و مفسر باشد. این آیه کسانى را که لزوم وجود امام را در هر عصر انکار می کنند، رد می کند. و اینکه زمین خالى از حجت نیست. چنانچه امیر المؤمنین علیه السّلام مى فرماید: زمین خالى از قائم به حجت خدا نیست یا ظاهر و آشکار و یا ترسان و پنهان تا موجب باطل شدن دلائل و حجتهاى خدا نگردد.

{تفسیر قمى}

 

به نقل از اکمال الدین محمّد بن مسلم از حضرت باقر علیه السّلام در مورد آیه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (سوره رعد آیه 7) نقل کرد که فرمود امام همان هادى و راهنماى مردم است در زمان خودشان.

 

به نقل بصائر الدرجات: حمران از حضرت باقر علیه السّلام نقل کرد که در مورد آیه «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ» (سوره اعراف آیه 181) «از میان مردم گروهى راهنماى به حق هستند و مردم را متوجه حقیقت مى‏کنند» فرمود: آنها ائمه اطهار (ع) هستند.

 

به نقل از اکمال الدین و امالى صدوق: اعمش از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که آن جناب از پدر بزرگوارش از حسین بن علی علیه السّلام فرمود: ما پیشواى مسلمانانیم و حجت خدا بر جهانیان و سرور مؤمنین و رهبر سفید چهرگان و مولاى مؤمنین.

ما موجب امان و آسایش مردمیم در روى زمین همان طور که ستارگان موجب امان اهل آسمانند خداوند به واسطه ما آسمان را نگهداشته که بر زمین فرو نریزد، مگر به اذن و اجازه او و به وسیله ما زمین را نگهداشته که اهلش را تکان ندهد باران به واسطه ما مى‏بارد و رحمت به واسطه ما گسترش مى یابد و زمین نعمتهاى خود را خارج می کند.

اگر نباشد راهنمائى از ما خانواده زمین اهلش را فرو می‏برد.

از زمانى که خداوند آدم را آفرید، زمانى از حجت خالى نبود یا حجتى آشکار و مشهور و یا غائب و مستور و تا روز قیامت از حجت خالى نخواهد بود. اگر چنین نبود خدا پرستش نمی گردید.

سلیمان گفت: به حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم چگونه مردم از حجت غائب و مستور بهره‏مند می شوند و استفاده مى‏برند؟ فرمود: همان طورى که از خورشید بهره می برند هنگامى که در پس پرده‏هاى ابر پنهان است.

{ترجمه جلد هفتم بحار الانوار، ج‏1، ص: 6}

 

جابر از حضرت باقر علیه السّلام نقل کرد که پرسیدم به چه جهت مردم احتیاج به پیامبر و امام دارند؟ فرمود به جهت برقرارى نقشه و صلاح جهان. زیرا خداوند عذاب را از اهل زمین بر طرف می کند وقتى در میان آنها پیامبر یا امام باشد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:

سوره انفال آیه 33: «ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ» «خداوند هرگز آنها را عذاب نمی کند تا وقتى تو (پیغمبر) میان آنها باشى».

پیغمبر اکرم نیز فرمود:

 «النجوم امان لاهل السماء و اهل بیتى امان لاهل الأرض فاذا ذهبت النجوم اتى اهل السماء ما یکرهون و اذا ذهب اهل بیتى اتى أهل الارض ما یکرهون»

«ستارگان سبب آرامش و آسایش اهل آسمان هستند و اهل بیت من سبب آسایش اهل زمین وقتى ستارگان از میان بروند اهل آسمان دچار ناراحتى می شوند، وقتى اهل بیت من نیز از میان بروند اهل زمین دچار ناراحتى خواهند شد».

منظور پیامبر از اهل بیت، ائمه علیهم السّلام هستند که اطاعت از آنها را قرین و همراه اطاعت خود قرار داده در این آیه فرموده: سوره نساء آیه 59: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» «اى مؤمنین! خدا و پیامبر و صاحبان امر را اطاعت کنید».

آنها پیشوایان معصومى هستند که گناه و معصیت از ایشان سر نمی زند و مؤید و موفق و مورد پشتیبانى خدا هستند. به برکت آنها خدا به بندگان روزى می دهد و جهان را آباد می کند و باران از آسمان مى‏بارد و زمین برکتهاى خود را خارج می کند، به واسطه آنها معصیت ‏کاران را مهلت داده و تعجیل در کیفر و عذاب آنها نمی کند، پیوسته مؤید به روح القدس هستند، از قرآن جدا نمی شوند، قرآن از آنها جداشدنى نیست، درود خدا بر تمام آنها باد.

{علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص:427}

 

تفسیر قمى در تفسیر آیه «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ» (سوره فاطر آیه 24) مى‏نویسد: هر زمانى امامى خواهد داشت.

همان تفسیر در مورد آیه «أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً» (سوره زخرف آیه 5) یعنى شما خیال می کنید شما را به خود وامی گذاریم نه هرگز! حجت را به وسیله پیامبر و امام و حجت‏هاى دیگر بر شما تمام خواهیم کرد.

تفسیر قمى در باره آیه «وَ لَقَدْ وَصَّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» (سوره قصص آیه 56) از حضرت صادق نقل کرده که فرمود: منظور امامان است که یکى پس از دیگرى به رهبرى خلق قیام دارند.

 

 

فضل بن شاذان از حضرت رضا علیه السّلام می پرسد چرا خداوند اولى الامر را قرار داد و دستور داد که از آنها اطاعت کنند؟

حضرت رضا علیه السّلام در جواب او فرمود: به واسطه علتهاى زیادى از آن جمله اینکه چون مردم باید طبق یک برنامه معین زندگى کنند و از حدودى که تعیین شده تجاوز نکنند، چون موجب ناراحتى و زیان ایشان مى‏شود. این مطلب ثابت نمى‏شد و دوام نمى‏یافت مگر به اینکه امینى در میان آنها راجع به مسائل دینى قرار دهد تا شاهد انجام کارهاى لازم ایشان باشد و آنها را از کارهائى‏ که منع گردیده جلوگیرى کند. اگر چنین نبود هیچ کس منفعت و لذت خود را براى زیان و ناراحتى دیگرى رها نمی کرد. به همین جهت در میان آنها نگهبانى قرار داد تا جلوگیرى از فساد نماید و حدود و احکام را به پاى دارد.

علت دیگر اینکه هیچ یک از ملتها و اقوام نیستند مگر اینکه داراى سر پرست و رئیسى هستند. چون در امور دینى و دنیوى چاره‏اى جز این ندارند.

پس خداوند حکیم نیز نباید مردم را واگذارد و چیزى که ناچار احتیاج به آن دارند براى آنها تعیین نکند و زندگى ایشان به آن بستگى دارد زیرا به وسیله آن امام و پیشوا با دشمنان خود نبرد می کند و غنائم و درآمدها را تقسیم مى‏نمایند و نماز جمعه و جماعت را به پاى می دارد و دفاع از مظلوم می کند.

دلیل دیگر اینکه اگر امام و پیشوا و امین و نگهبان و امانت دارى را قرار ندهد ملت و دین از بین می رود و سنت و روش پیامبر و احکام به دست تغییر سپرده مى‏شود.

گروهى بدعت‏گذار در آن مى‏افزایند و کافران از دین می کاهند و مسلمانان را به اشتباه مى‏اندازند. زیرا ما مشاهده می کنیم که مردم کامل نیستند و با هم اختلاف دارند و هر یک داراى خواست و آرزوى مخصوصى بوده و حالات مختلفى دارند. اگر خداوند ایمن و نگهبانى قرار ندهد آداب و شرایعى که پیامبر (ص) آورده از میان می رود و احکام و ایمان نابود مى شود که این خود به ضرر تمام جهانیان است.

{عیون اخبار الرضا: ص 249}