سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مولای بر حق

آیات و احادیث در شأن وجود مقدّس مولا علی بن ابیطالب (ع)

1- امام باقر (ع):

سالم حناط گوید از امام (ع) دربار? آی? 194 سور? شعراء:« نزل بِه الروح الامین علی قلبک لتکون من المنذرین »-« این خبر را جبرئیل بر قلب تو نازل کرده تا مردم را از مخالفت با آن بترسانی » پرسیدم؛ فرمود: منظور ولایت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (ع) است.اصول کافی جلد 2 صفح? 277

2- امام صادق (ع):

اسحاق بن عمار گوید مردی از امام (ع) راجع به معنی آی? 72 سور? احزاب:« ما امانت را به آسمانها و زمین عرضه کردیم آنها از برداشتن آن سر باز زدند و از آن بترسیدند و انسان آنرا برداشت همانا انسان ستم پیشه و نادان است » سؤال کردم، فرمود: منظور از امانت ولایت امیر المؤمنین (ع) است و منظور از انسان در آیه خلیف? اول است که ظالمانه ولایت آن حضرت را غصب نمود.اصول کافی جلد 2 صفح? 277

3- امام باقر (ع):

دربار? آی? 43 سور? زخرف :« فاستمسک بالذی اوحی الیک انک علی صراط مستقیم »-« چنگ بزن به آنچه بر تو نازل گشته که تو بر صراط مستقیمی » فرمودند: به آنچه دربار? ولایت علی (ع) بر تو نازل گشته چنگ بزن و دربار? آن استوار باش که همان ولایت علی (ع) همان صراط مستقیم الهی است.اصول کافی جلد 2 صفح? 283

4- امام صادق (ع):

دربار? آی? 7 سور? حجرات:« حبّب الیکم الایمان و زیّنهُ فی قلوبکم »-« خداوند محبوب گرداند ایمان را برای شما و آن را زینت دلهای شما قرار داد » فرمودند: مقصود از ایمان امیر المؤمنین علی (ع) و ولایت ایشان است.اصول کافی جلد 2 صفح? 299

5- امام صادق (ع):

ابو بصیر گوید از امام (ع) دربار? آی? 96 سور? مریم:« کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردند به زودی در دلهایشان محبّتی قرار می دهیم » سؤال کردم؛ فرمود: یعنی کسانی که به ولایت امیر المؤمنین علی (ع) ایمان آورند خدا هم محبّت و دوستی مولا علی (ع) را در دلشان منوّر می سازد و هر مقدار که شخص محبّت علی (ع) در دلش بیشتر باشد و ایشان را بیشتر دوست بدارد همان مقدار ایمانش زیاد است.اصول کافی جلد 2 صفح? 309

6- امام کاظم (ع):

محمد بن فضیل گوید از امام (ع) دربار? آی? 9 سور? صف:« اوست خدائی که رسولش را برای هدایت مردم و تأسیس دین حق فرستاد » سؤال کردم؛ فرمود: یعنی اوست خدائی که رسولش را بولایت علی (ع) امر کرد و ولایت علی بن ابیطالب (ع) همان دین حق است.اصول کافی جلد 2 صفح? 311

7- امام کاظم (ع):

محمد بن فضیل گوید از امام (ع) دربار? آی? 22 سور? مُلک:« آیا آن کس که نگونسار است و بر روی دستهای خویش راه می رود مانند کسی است که با قامت راست و صحیح روی پاهایش راه می رود » پرسیدم؛ فرمود: خداوند کسی را که ولایت علی (ع) را قبول نکرده و منکر آن شده را به کسی مثل زده که روی دستهایش راه می رود و کسی را که مطیع ولایت علی (ع) گشته به کسی مثل زده که با قامت راست راه می رود و بر راه مستقیم است و « صراط مستقیم » همان ولایت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (ع) می باشد.اصول کافی جلد 2 صفح? 312

8- امام کاظم (ع):

محمد بن فضل گوید راجع به آی? 23 سور? انسان:« انا نحن نزلنا علیک القرآن تنزیلا »-« ما قرآن را به تو نازل کردیم برای نازل شدن امری مهم » فرمود: یعنی قرآن را برای ولایت علی (ع) بر تو نازل نمودیم.اصول کافی جلد 2 صفحه 315

 

حضرت باقر فرمود : « جابر گوید از امام (ع) راجع به آیه 157 سوره ی آل عمران « اگر در راه خدا بمیرید و کشته شوید آمرزش خدا شامل حالتان می شود » پرسیدم : فرمود می دانی راه خدا چیست ؟ گفتم : نه مگر آنکه شما مرا بیاموزید . فرمود : منظور از راه خدا ، را ه علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان اوست  پس هر که در راه ولای علی (ع) و یازده فرزندش کشته شود ، در راه خدا کشته شده و هر که در راه ولایت علی (ع) و اولادش در بستر بمیرد در راه خدا مرده است.   (بحار الانوار ج 24  ص12)

امام صادق (ع) فرمود : « درباره ی قول خداوند عزوجل در آیه 73 سوره ی مؤمن آیه 73 :« به راستی که تو ای پیغمبر آنها را به راه راست دعوت می کنی » فرمودند: منظور از صراط مستقیم، ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) است. و منظور از آیه 74 سوره مؤمن : « آن کسانی که ایمان ندارند به آخرت از صراط و راه خدا منحرفند »  آن کسانی که ایمان ندارند به آخرت یعنی به ولایت امیر المؤمنین علی(ع) ایمان ندارند، از صراط و راه خدا منحرفند یعنی از راه هدایت امام انحراف دارند و از آن بی بهره اند.   (بحار الانوار ج24 ص14)

امام باقر (ع): ابو حمزه ثمالی گوید امام (ع) درباره آیه 43 سوره زخرف: « محکم بایست ای پیغمبر درباره آنچه از جانب پروردگارت به تو وحی شد، که تو در راه مستقیمی » فرمودند: یعنی تمسک کن بر آن چیزی که درباره ولایت علی (ع) به تو وحی شده که تو درباره رساندن و ابلاغ ولایت علی (ع) در راه مستقیمی و ولایت علی (ع) همان صراط مستقیم الهی است.    (بحار الانوار ج24 ص23)

امام صادق (ع) فرمود :« درباره ی آیه 64 سوره ی بقره « اگرفضل خدا و رحمتش نبود شما از زیان کاران می شدید » فرمود : منظور از فضل، رسول الله (ص) و رحمتش علی (ع)  و ما ائمه (ع) می باشیم.   (تفسیر برهان ج 31 ص 126) 

اما صادق (ع) فرمود :« درباره ی آیه 1 سوره ی نجم « سوگند به ستاره وقتی که هبوط کند و فرو آید » فرمود: یعنی سوگند به قبر حضرت محمد(ص) وقتی از دنیا برود و منظور از آیه ی 2 همان سوره « که این پیغمبر گمراه نیست و به کجراه نرفته فرمود : یعنی درباره ی برتری و فضیلت علی بن ابی طالب (ع) و فرزندانش و خلافت آنها ، پس از خود گمراه نشده و شما را به گوراهی نمی کشاند و منظور از آیه ی 3 همان سوره « و از روی هوای نفس صحبت نمی کند » فرمود : یعنی علی بن ابی طالب (ع) را ازروی هوا و هوس جانشین و خلیفه پس از خود ننموده است  و آیه ی 4 همان سوره « این نیست جز آنکه به او وحی می شود » یعنی هر چه درباره ی علی (ع) و آل محمد (ص) چیزی جز وحی خداوند نمی باشد.   (بحارالانوار ج24 ص 367 )     

امام رضا(ع) درباره ی آیه 10 سوره ی فاطر « پذیرفته ی خدا می شود سخنان پاکیزه و به سوی او بالا می رود اعمال نیک » فرمودند : منظور از کلام پاکیزه ( کلم الطیب ) لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، علی ولی الله است و عمل صالح اعتقاد قلبی به این گفتار است و عمل نمودن بر طبق دستورات ما اهل بیت (ع) می باشد و شرط قبولی اعمال نیک ولایت ما اهل بیت می باشد.  (بحار الانوار ج24 ص358 )      

امام  باقر (ع) : « درباره ی آیه ی 15 سوره ی حج « هر کس گمان می کند که خدا و پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نمی کند طنابی از سقف خانه ی خود بیاویزد و به واسطه ی آن خود را دار بزند و حلق آویز کند آنگاه بنگرد که این کار خشمش را فرو می نشاند یا نه » فرمود : یعنی هر کس گمان می کند خداوند محمد (ص) را به وسیله ی وصی و جانشین اش در دنیا و آخرت یاری نمی کند برود خود را دار بزند و این آیه ی خطاب کنایه آمیز حق تعالی بر مخالفان و دشمنان آل محمد(ص) است.   (بحار الانوار ج 24 ص 359 ) 

حضرت باقر (ع) فرمود در باره ی آیه ی 49 سوره ی مدثر « چه شد که آنان از تذکره گریزانند » منظور از تذکره در آیه فوق ولایت امیر المؤمنین است و آیه ی 50 و 51 همان سوره « مثل ایشان مانند خرهای وحشی است  که فرار می کنند از شیر» یعنی مخالفان و دشمنان آل محمد (ص) هستند که هنگام شنیدن یکی از فضائل ما ائمه (ع) حالشان اینگونه است در آیه ی 52 همان سوره «هر کدام از آنها توقع دارند نامه ای سر گشاده فرستاده شود» یعنی هر یک از مخالفان معتصب ولجوج نسبت به اهل بیت (ع) مایلند برای ولایت آل محمد(ص)خداوند بر ایشان کتابی از آسمان نازل فرماید. در آیه ی 53 همان سوره« بلکه آنان از آخرت ترسی ندارند» منظوراز آخرت، ظهور مهدی آل محمد (ص) و دولت اوست که از مخالفان آل محمحد (ص) انتقام بگیرند.   ( بحار الانور ج 24 ص 327 )     

امام موسی کاظم (ع) فرمود : « شخصی از پدرم امام صادق (ع) تفسیر این آیه را پرسید آیه ی 25 سوره ی معارج « و مؤمنان کسانی هستند که در اموالشان حق معلومی برای سائل و محروم معین گشته » پدرم در پاسخ فرمودند: دقت کن ببین من چه می گویم و خوب مواظب باش چگونه از من نقل می کنی. سائل و محروم در این آیه خیلی محترم هستند و دارای مقام هستند. « سائل » رسول خدا (ص) است که از مردم درخواست حق خمس می نمود و « محروم » علی (ع) و فرزندانش از ائمه طاهرین (ع) که از حق ولایت خود محروم شدند و از حق خمسی که برایشان مقرر شده بود محروم گشته و باز ماندند .   (بحار الانوار ج 24 ص 279 )

امام صادق (ع) فرمودند:« درباره ی آیه ی 1 سوره ی مطففین « وای بر کم فروشان » فرمودند منظور کسانی هستند که حق خمس تو را کم می دهند یا محمد (ص) وآیه  2 همان سوره « کسانی که چون بخواهند از مردم چیزی بگیرند تمام و کمال می گیرند » یعنی وقتی طلب حقوق خود را از غنائم و سود تجارت بر ما مردم می کنند کامل می خواهند و آیه ی 3 همان سوره « و چون چیزی را بخواهند به مردم بدهند از پیمانه کم می کنند » یعنی وقتی خمس آل محمد (ص) ار از آنان طلب نمایند کم می دهند.   (بحار الانوار ج 24 ص 280 )

حضرت رضا علیه السّلام از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که فرمود: حجت خدا بر مردم تمام نمی شود مگر به وسیله امام زنده‏اى که شناخته شود.

و نیز حضرت باقر علیه السّلام نقل شده در مورد تفسیر آیه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (سوره رعد آیه 7) فرمود: پیامبر اکرم (ص) منذر است و در هر زمانى یک هادى و راهنما از ما خانواده هست که آنها را به دستورات پیامبر راهنمائى می کند، هادیان بعد از پیامبر اکرم (ص) عبارتند از علی بن ابى طالب علیه السّلام سپس جانشینان و یکى پس از دیگرى.

و نیز فضیل گفت از حضرت صادق علیه السّلام در مورد آیه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (سوره رعد آیه 7) پرسیدم، فرمود: هر امامى هادى و راهنماى قرن خویش است براى مردمى که در آن قرن زندگى می کنند.