قطره ای از فضایل حضرت عباس(ع)
فضایل «ابوالفضل»
نگاهى از سر تأمل و بصیرت بر دایرةالمعارف صفات ابوالفضل(ع)، شناختى بیشتر و صفایى افزون نصیب انسان مىکند. منظومهاى از فضایل ارجمند و آسمانى مقابل دیدگان نمایان مىشود و انبوه برجستگیهاى چشمگیر و مقدّس در وجود فردى غیر معصوم دیده مىشود.
در این میان، اطاعت بىچون و چرا در ولایت و پیروى تمام عیار در امامت چون مشعلى فروزنده به چشم مىخورد. ابوالفضل(ع) که در گلستان سه امام پرورش یافت، علاوه بر صفات خانوادگى و کمالات ارثى، خود نیز شاگردى کوشا در کسب فضایل پدر و برادران بود و پس از آنان مظهر صفات پسندیده محسوب مىشد. بدین جهت، گذرگاههاى سخت امتحان را با موفقیت طى کرد و کامیاب و موفق به قلههاى تکامل و ترقى دست یافت.
پارهاى از فضایل ابوالفضل(ع) را بررسى مىکنیم تا کام جان خود را با جرعهاى از آنهمه ارزشهاى اخلاقى شیرین نموده، توفیقى در کسب این صفات بهدست آوریم:
شخصیت عباس(ع) با ایمان به خداوند، یقین سرشار و بصیرت بسیار، پىریزى شده بود. او در آغوش پدر و دامان مادر فرا گرفت که ابتدا باید ایمان خود را به کاملترین مرتبه و یقین خویش را به بهترین درجه رسانده و با نگرش دقیق بصیرتى ژرف پیدا کند و در پى آن نیّتى زلال و عملى صالح بهدست آورد.
از اینرو بینشى تابناک داشت و در لغزشگاههاى فکرى، کوچکترین خطایى از او دیده نمىشد. هنگام نرمش و زمان خشونت را به خوبى مىدانست و در مهلکههاى ستیز و نبرد خاطرات پربارى از خود باقى مىگذارد. دیدگان پرنورش اعماق حقایق را مىدید و قلب پر فروغش پردههاى ابهام و تردید را کنار مىزد.
آنجا که حکومت امویان توفانى سهمگین براى اسلام و مسلمین بود، عباس در راه دفع این خطر جهاد کرد و چون هنگامه حمایت از ولایت و امامت فرا رسید، بدون هیچ سخن در اختیار امام زمان خود بود.
دشمن که جلوههاى گوناگون و چشمگیر شخصیّت عباس(ع) را باور داشت، بیشترین همّت خود را در جداسازى وى از امام حسین(ع)صرف کرد تا بدین وسیله ضربهاى سهمگین از درون بر سپاه حسین(ع)وارد کند. اما دیدگان بصیرتآمیز و قلب پر ایمان عباس(ع)، امان نامهها و وعدهاى پول و مقام را سرابى بیش ندانست و با یقین سرشار تا آخرین لحظه ایستادگى کرد.
امام صادق(ع) که از بلندى آگاهى و معرفت خویش به اوصاف ابوالفضل(ع) مىنگرد، نخستین فضیلت وى را بصیرت بسیار و ایمان راسخ مىشمرد؛ صفتى که بنیان تمام فضایل محسوب مىشود و در آرماندهى آنها، نقشى ژرف و به سزا دارد.
شجاعت صفت سعادتمندان عالم است که در برابر حوادث گوناگون، با مقاومتى پر صلابت، هیچگاه ضعف و زبونى به خود راه نمىدهند و با خروشى مقدّس، موانع راه را کنار زده، ابتدا بر دشمن درون و سپس بر دشمن بیرون غلبه پیدا مىکنند و از جُبن و ترس خلاصى یافته و در ورطه تهور و بىباکى قرار نمىگیرند. اینان به عالىترین درجه اعتدال دست یافته و چون ستارههاى فروزان در آسمان زندگانى خود مىدرخشند.
عباس(ع) فرزند شجاعترین مرد روزگار بود و افزون بر آن تکیه بر وراثتى چشمگیر از سوى مادر داشت. او با تلاش خویش به استعدادهاى بالقوه خود فعلیّت بخشید و با صفات اکتسابى، دلاورى کم نظیر در زمان خود شد. مجسمهاى از شجاعت گردید و در هیچ جنگى رعب و وحشت در خود راه نمىداد. آنچه در گذر زمان از پدر آموخته بود در روز عاشورا به همگان تعلیم داد و در حادثه کربلا، قهرمانى جهانى و جاودان براى همیشه تاریخ گردید. از اینرو قرنهاى بسیارى مىگذرد و ابوالفضل(ع)ضربالمثل شجاعت، مردانگى و مقاومت محسوب مىشود.
مرحوم سید جعفر حلّى در اشعار ارزشمند خود شجاعت عباس را اینگونه به تصویر کشیده است:
«چهره دشمن از ترس مرگ عبوس شده بود و عباس در آن میان خندان و متبسم بود.
اگر قضاى حتمى نبود با نیروى شمشیر عباس، هستى محو مىشد اما خداوند هر آنچه حکم کند و بخواهد محقق خواهد کرد.»
و دیگرى اینسان صفات عباس را بیان مىکند:
«او در همهجا پرچم جهاد است و در لحظه دیدار دشمن نمونه پایدارى است. بزرگوارى و مناعت، هیبت و عزت را از على به ارث برده است. در هر حادثهاى دلش محکم و استوار است و دل هر بینندهاى را مىلرزاند.»