حدیث هفته 5

1)امام حسین (ع) : هرکس زبانش راستگو باشد کردارش پاکیزه باشد و هرکس نیت خیر داشته باشد روزیش فراوان گردد و هرکس با زن و بچه اش خوشرفتار باشد عمرش طولانی شود.  ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 323

2)امام صادق (ع) فرمودند : فرشته مرگ ، شیطان را از کسی که مراقب نماز است دور میکند ، و شهادت بر وحدانیت خدا ، و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین میکند.  وسائل الشیعه جلد 3 صفحه 19  

3)أَوْفُواْ بِعَهْدِى أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّاىَ فَارْهَبُون‏ ( به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و از من بیم کنید )  ( سوره بقره آیه 40 )  از امام صادق (ع) سوال شد درباره این آیه ، فرمود : به ولایت علی (ع) که از جانب خدا واجب شده وفا کنید تا خداوند بهشت را برای شما تضمین کند.  تفسیر صافی صفحه 30

4)امام صادق (ع) فرمود : برترین کارها عبارت است از: 1- نماز در وقت 2- نیکی به پدر و مادر 3- جهاد در راه خدا.  بحارالانوار جلد 74  صفحه 85

5)امام صادق (ع):بر زن مسلمان جایز نیست که لباسهای براق و رنگارنگ بر تن کند و از خانه خارج شود.فروع کافی جلد 5 صفح? 519


احادیث هفته 4

1)امام صادق(ع): شخصی از آن حضرت از تفسیر آیه 72 سوره فرقان: «(و مروا باللغو مروا کراما / و بندگان خدا هر گاه با مجلس لغوی روبرو شوند با کرامت از آن می گذرند) پرسید. امام(ع) فرمودند: منظور از «لغو» مجلس موسیقی و شطرنج است. {مستدرک الوسائل/ج 13/ باب78/حدیث6}

2)امام صادق (ع): شخصی از آن حضرت سؤال کرد فرو مایه و پست فطرت چه کسی می باشد؟ حضرت فرمودند: لئیم و پست فطرت کسی است که شراب بنوشد و طنبور و آلات موسیقی بنوازد. {خصال/ج1/ص32}

3)امام صادق (ع) فرمود : « درباره ی قول خداوند عزوجل در آیه 73 سوره ی مؤمن آیه 73 :« به راستی که تو ای پیغمبر آنها را به راه راست دعوت می کنی » فرمودند: منظور از صراط مستقیم، ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) است.

(بحار الانوار ج24 ص14)

4)امام باقر(ع) از رسول اکرم (ص) حدیث کرده است که : اسلام دین محکم و قوی خداوند است ، راه مستقیم آن را با مدارا بپیمایید و تندروی ننمائید. الحدیث جلد 1 صفحه 92

5)رسول خدا (ص):هر مردی که با زن نامحرم دست بدهد و یا هر زنی که با مرد نامحرم دست بدهد در روز قیامت او را برای هر دستی که داده هزار سال در جهنم واردش سازند در حالی که دستانش غل و زنجیر شده است. وسائل الشیعه جلد 20صفح? 198

 


میلاد امام حسن مجتبی(ع) مبارک باد

یا امام حسن مجتبی(ع)

 

سخنان مختصر و حکیمانه از امام حسن مجتبی (ع)

امام حسن (ع) : هیچ مردمی با هم مشورت نکنند جز اینکه به درستی رهبری شوند.

امام حسن (ع) : به یکی از فرزندانش فرمود : ای پسر جانم با احدی برادری مکن تا بدانی کجاها می رود و کجاها می آید ، و چه ریشه ای دارد ، و چون خوب از حالش آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن به شرط اینکه از لغزش گذشت باشد و در تنگی مواسات باشد.

امام حسن (ع) : خویش ( فامیل ) کسی است که دوستیش نزدیک کرده و گرچه نژادش دور باشد ( غریبه باشد ) ، و بیگانه کسی است که از دوستی به دور است و گرچه نژادش نزدیک باشد ( فامیل باشد ) ، ( نگویید از نزدیکان است و بخاطر آنها گناه نکنید ) چیزی از دست به تن نزدیکتر نیست ، و راستی که دست بشکند و معیوب گردد ( سیاه شود و گند گیرد ) ( پس پول می دهید ) که دستتان را ببرند و دور اندازند.

امام حسن (ع) : به امام (ع) گفته شد : آیا شما در بزرگی و عزت قرار دارید ؟ در پاسخ فرمود : بله من در عزت هستم ، خداوند میفرماید : ( سوره منافقون آیه 8 ) عزت از آن خدا است و از آن رسولش و از آن مومنان.

امام حسن (ع) : راستی پردیدترین دیده ها آن است که در خیر نفوذ کند ، و شنواترین گوشها آن است که یادآوری ( و نصیحت ) را بشنود و از آن سود برد ، سالمترین دلها آن است که از شبهه ها پاک باشد.

امام حسن (ع) : راستی هرکه عبادت خواهد ، برای آن خود را پاک و آماده کند ، هرگاه مستحب به واجب زیان رساند آنها را ترک کنید ، یقین پناهگاه سلامتی است ، خردمند به کسی که از او اندرز خواهد ، دغلی نکند ، میان شما و موعظه پرده عزت طلبی است ، دانش عذر دانشجویان را از میان برده.

امام حسن (ع) : ای بنده های خدا از خدا بپرهیزید ، و در طلب بکوشیده و در برابر گریز باشید ، و به عمل شتابید پیش از نقمتهای عمر برانداز و مرگ لذت ویران کن . زیرا نعمت دنیا پایدار نیست و از آسیبش آسودگی نه و از بدیهایش جلوگیری نیست ، فریبی است حایل سعادت ، و تکیه گاهی است خمیده . ای بنده های خدا از عبرتها پند گیرید ، و از اثر گذشته ها متوجه شوید . از نعمت خوارگی باز ایستید و به پندها سود برید. خدا بس است که نگه دار باشد و یاور ، و قرآن بس است که حجت باشد و خصم در محشر ، و بهشت برای ثواب بس است ، و دوزخ برای کیفر و شکنجه.  تحف العقول صفحه 236 الی 239 ادامه مطلب...حتما بخوانید

یاحضرت خدیجه(س)

زندگینامه حضرت خدیجه

پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است. تولّد حضرت خدیجه علیهاالسلام سال 68 پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و چهل سال از عمر حضرت خدیجه علیهاالسلام می‏گذشت. او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به پیغمبر نزدیک‏تر است. او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت.

فرزندان خدیجه

در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به‏گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود. 1- هاشم . 2- عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب‏»می‏گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .

رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام کلثوم و فاطمه به‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (ص) ، بدرود زندگی گفتند . ولی دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .

گروهی از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به‏مدینه هجرت کردند .

خدیجه در دوران جاهلیت

حضرت خدیجه علیهاالسلام در دوران جوانی با تشکیل کاروان‏های تجاری به کسب درآمد پرداخت. وی با مدیریت و درایتی قوی و به دور از رسم تاجران زمانه که رباخواری را از اصول ثروت اندوزی قرار داده بودند، به تجارت روی آورده بود.

تاریخ‏نگاران، بارها از او با عنوان‏هایی همچون «بانوی دوراندیش و خردمند» یا «بانوی عاقل»ی‏یاد کرده‏اند. حضرت خدیجه علیهاالسلام یکی از ثروتمندترین مکه بود، ولی هرگز از یاری فقیران روی برنگرداند و خانه‏اش همواره کعبه آمال مردم بینوا و پناه‏گاه نیازمندان بود. کرم، سخاوت، دوراندیشی، درایت، عفت و پاک‏دامنی، از وی بانویی پرهیزکار و مورد احترام ساخته بود. لقب «بانوی بانوان قریش» که در آن زمان به وی داده شد، نشان دهنده جایگاه او در میان مردم است.

نخستین بانوی مسلمان

حضرت خدیجه علیهاالسلام نخستین زنی بود که به پیامبری حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ایمان آورد و اولین بانویی بود که همراه امام علی علیه‏السلام با پیامبر به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید. تاریخ‏نویسان از یکی از همسران پیامبراعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نقل کرده‏اند که می‏گفت: من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می‏کرد و اگر گوسفندی می‏کشت، به سراغ دوستان خدیجه می‏رفت و سهمی برای آنها می‏فرستاد. روزی رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در حالی که خانه را ترک می‏کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرئت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!» گفتار من چنان رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: «ابدا چنین نیست!... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است. خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می‏بردند. او ثروت خود را در سخت‏ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد».

خصوصیات حضرت خدیجه (س)

خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار می‏رود . او اولین زنی‏بود که به اسلام گروید ; چنان که علی‏بن ابی‏طالب (ع) اولین‏مردی بود که اسلام آورد . اولین زنی که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانی روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه‏مند به‏معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به‏اخبار آسمانی بود . همین شرافت‏برای او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .

خدیجه از کتب آسمانی آگاهی داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» می‏گفتند . از نظر عقل و زیرکی نیزبرتری فوق العاده‏ای داشت و مهمتر اینکه حتی قبل از اسلام وی را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» می‏خواندند .

جالب این است او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) می‏کشید و همیشه از ورقه‏بن نوفل و دیگر علما جویای نشانه‏های‏نبوت می‏شد . اشعار فصیح و پر معنای وی در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت می‏کند .

نمونه‏ای از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :

فلواننی امسیت فی کل نعمه و دامت لی الدنیا و تملک الاکاسره

فما سویت عندی جناح بعوضه اذا لم یکن عینی لعینک ناظره

اگر تمام نعمتهای دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانی که چشم‏به چشم تو نیافتند .

دیگر خصوصیت‏خدیجه این است که او دارای شم اقتصادی و روح‏بازرگانی بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .

البته سجایای اخلاقی حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان‏آن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) می‏فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»

چه می‏توان گفت در شان کسی که مایه آرامش و تسلای خاطر رسول‏خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ می‏خوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏های ایشان‏محزون و آزرده می‏شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمی‏کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را می‏دید مسرور می‏شد»

ذهبی می‏گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله‏زنان کامل ، عاقل ، والا ، پای‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت‏بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا می‏گفت‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح می‏داد و از او بسیار تجلیل می‏کرد. به حدی که عایشه می‏گفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به‏اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .

خدمات حضرت خدیجه به اسلام

حضرت خدیجه علیهاالسلام در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت‏های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی‏کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه‏هایی از این خدمات ارزشمند است. حضرت خدیجه علیهاالسلام پس از ازدواج با پیامبر، دارایی‏اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می‏خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می‏فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود».

حضرت خدیجه علیهاالسلام ، این بانوی بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی‏ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سخت آید. هنگامی که رسول الله صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می‏آمد، خدیجه او را دلداری می‏داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می‏زدود.

آخرین مال

اموال حضرت خدیجه علیهاالسلام به عنوان ابزاری مناسب از همان ابتدا در خدمت اسلام و پیشرفت آن قرار گرفت. جالب این که آخرین بخش از دارایی خدیجه توسط امیر مؤمنان در سفر هجرت به مدینه صرف شد.

پیامبراکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله سه شبانه روز در غار ثور ماند، امیر مؤمنان نیز شبانه خود را به غار رساند و آذوقه و لوازم سفر را آورد. در آن‏جا حضرت به علی علیه‏السلام فرمود: «امانت‏های زیادی نزد من است، به بالای ابطح (تپه‏ای در مکه) برو و صبح و شب با صدای بلند بگو: هر کسی نزد محمد امانت و یا ودیعه‏ای دارد بیاید و تحویل بگیرد. یا علی! بعد از این با هیچ حادثه‏ای ناگوار مواجه نخواهی شد تا این که نزد من برسی. امانت‏های مردم را آشکارا تحویل بده. ای علی! تو را

سرپرست دخترم فاطمه قرار دادم و خدا را مراقب شما.

از آخرین باقی‏مانده اموال خدیجه برای خود و فاطمه و هر کس از بنی هاشم که قصد همراهی با شما را دارد، شتر و زاد و توشه بخر و بعد از رد امانت‏ها، دیگر درنگ نکن... .»

ابوعبیده (نوه عمار یاسر) می‏گوید: «فرزند ابی رافع این مطالب را به نقل از پدرش گفت. من پرسیدم: مگر رسول خدا مال و ثروتی قابل توجه داشت که دو شتر برای سفر خودش خرید و به امیر مؤمنان هم سفارش کرد زاد و توشه دیگر مهاجران را تهیه کند؟

ابی رافع پاسخ داد: پدرم گفت: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: هیچ مال و ثروتی برای من سودمندتر از اموال خدیجه نبود. ابی رافع افزود: پدرم گفت: از آخرین موارد مصرف اموال خدیجه خرید زاد و توشه برای مسلمانان مستضعف بود که قصد داشتند به مدینه هجرت کنند.

سفر اکثر مسلمانان با اموال خدیجه ممکن شد. آخرین آن‏ها هم قافله‏ای بود که امیر المؤمنین آن را سرپرستی کرد.

منزلت حضرت خدیجه نزد پیامبر (ص)

پیامبر پس از خدیجه تا آخر عمر خدیجه را فراموش نکرد و هر از چند گاهی از او تقدیر و تمجید می‏کرد. عایشه گفته است: «رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم از خانه بیرون نمی‏رفت مگر این که به نوعی از خدیجه یاد می‏کرد و از وی به نیکی ستایش می‏نمود. روزی او را به یاد آورد. رشک و حسد وجودم را فرا گرفت. گفتم آیا او بیش از یک پیرزن بود؟ خداوند زن بهتری به تو عطا فرموده است. پیغمبر خشمگین شد. آن گاه فرمود: سوگند به خدا، پروردگار بهتر از او را به من نداد. او به من ایمان آورد در هنگامی که مردمان به من کفر می‏ورزیدند. و از او به من فرزندانی عطا کرد در حالی که مرا از فرزندانِ دیگر زنان محروم نمود». عایشه گفت: «با خود گفتم دیگر هرگز خدیجه را به بدی یاد نخواهم کرد».

سخنان دانشمندان درباره خدیجه

زبیر بن بکّار گفته است: خدیجه، در عصر جاهلیّت «طاهره» خوانده می‏شد.

هشام بن محمّد: رسول خدا خدیجه را دوست داشت و به او احترام می‏گذارد و در بعضی کارها با او مشورت می‏کرد. او وزیر صدق و راستی بود و نخستین زنی است که به پیامبر ایمان آورد و پیامبر تا وقتی‏که خدیجه زنده بود، هرگز همسر دیگری برنگزید. تمام فرزندانش بجز ابراهیم از خدیجه بودند.

رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم فرموده است:

سمیّه قرّاعه گفته است: تاریخ در مقابل عظمت حضرت خدیجه سر فرود می‏آورد و در برابرش متواضعانه و دست بسته می‏ایستد. ادامه مطلب...حتما بخوانید

شرایط،ضوابط،اصول

 ابو حمزه ثمالى از امام سجّاد (ع) نقل می کند: خداوند متعالى براى کردارهایت حقوقى را قرار داده که براى نمازت، روزه‏ات، صدقه‏ات، قربانیت حقى قرار داده و نسبت به کردارهایت براى تو حقوقى است.حق روزه این که بدانى آن پرده‏اى است که خداوند بر زبان، گوش، چشم، شکم، آلت جنسى تو زده تا به وسیله آن تو را از آتش بازدارد. پس اگر روزه را رها کنى پرده‏اى را که خدا بر تو کشیده پاره کرده‏اى.   خصال، ترجمه جعفرى،  ج‏2، ص 361   

 

روایت است از پیغمبر (ص) که او فرمود: چون روزه شوى باید که گوش تو و چشم تو روزه باشد و روزی که روزه داری،  مثل روز افطار (روزی که روزه نیستی) نباشد. کاشف الاستار، (ترجمه جامع الاخبار)، ص 87   

 

خداوند متعال به رسولش (ص) فرمود: یا احمد (ص) عبادتى پیش من دوست‏تر از سکوت و روزه گرفتن نیست. پس هر کس روزه بگیرد و زبانش را حفظ نکند، مانند کسى باشد که به نماز ایستاده و حمد و سوره را نخوانده. پاداش ایستادن به او می دهم ولى پاداش عبادت‏کنندگان باو نمی دهم. ارشاد القلوب، ترجمه رضایى، ج‏1، ص 474   

 

پیغمبر (ص) فرمود: که هر که روزه دارد ماه رمضان را در گوش داشتن و خاموشى و باز داشتن گوش و چشم و زبان و دست و عضوهاى خود را از حرام و دروغ و غیبت و آزار قربت یابد از خداى تعالى جلّ شانه در روز قیامت تا آنکه زانو بزانوى ابراهیم علیه السلام زند   کاشف الاستار، (ترجمه جامع الاخبار)، ص 87   

 

جابر بن یزید جعفى از امام محمد باقر علیه السلام که رسول خدا (ص) به جابر بن عبد اللَّه انصارى فرمود : اى جابر این ماه رمضان هر که روزه دارد روز آن را و قیام نماید در بعضى از شب آن و نگاهدارد شکم و فرج خود را و بازدارد زبان خود را، درپایان ماه رمضان، از گناهان خود بیرون رود. کاشف الاستار (ترجمه جامع الاخبار)، ص 88   

 

امام صادق (ع) : روزه گرفتن تنها جلوگیری از خوردن و آشامیدن نیست . مریم مادر عیسی (ع) گفت :  «من نذر کرده ام که برای خدای رحمان روزه باشم» یعنی جز به ستایش خدای رحمان، دهان خود را باز نکنم . اگر روزه گرفتید، زبان خود را حفظ کنید. چشم خود را از نگاه کردن به چیزهای حرام ببندید، نزاع مکنید، حسادت نکنید، هرگاه روزه گرفتی و دهان خود را از نوشیدنی و خوردنی بستی، باید گوش و چشم تو نیز از حرام و ناشایست بسته شود، بحث و جدل مکن، خادمت را با نیش زبان آزار مده (خادمت را با ناسزا اذیت مکن)، آرامش و وقاری که ویژه روزه داری است را از دست مده. مبادا روزی که روزه هستی اعمالت با روزهای قبل که روزه نیستی یکسان باشد.  گزیده کافی جلد 3 صفحه 135

 

مولا علی (ع) : روزه پرهیز از حرامها است، همچنانکه شخص از خوردنی و نوشیدنی پرهیز می کند.  بحارالانوار جلد 93 صفحه 249

 

امام صادق (ع) فرمود : آنگاه که روزه می گیری باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند. (یعنی از گناهان پرهیز کند) الکافی جلد 4 صفحه 87 حدیث 1

 

حضرت زهرا (ع) فرمود : روزه داری که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه اش به چه کارش خواهد آمد؟  بحارالانوار جلد 93 صفحه 295

 

مولا علی (ع) : چه بسا روزه داری که از روزه اش جز گرسنگی و تشنگی بهره ای ندارد و چه بسا شب زنده داری که از نمازش جز بی خوابی و سختی سودی نمی برد.  نهج البلاغه حکمت 145

 

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله زنى را شنید که کنیزیش را دشنام می ‏گفت در حالى که روزه ‏دار بود ، پس رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود تا طعامى حاضر کردند، و آن زن را فرمود: بخور، زن گفت: من روزه دارم، پس پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: چگونه روزه دار هستى در حالى که کنیزت را دشنام گفتى؟! روزه تنها امساک از خوردنى و نوشیدنى نیست .  من لایحضرالفقیه جلد 2 صفحه 438


هرچی که بخوای

قدر عدالت گستر حق را ندانستند 

آخرین سخنان علی (علیه السلام ) در بستر شهادت بسیار عجیب و در عین حال عبرت آمیز است آنجا که فرمود: من دیروز رهبر شما بودم امروز مایه عبرت شمایم و فردا از شما جدا خواهم شد.
سپس فرمود: غدا ترون ایامى ... فردا ارزش ایام زندگى با من را به خوبى خواهید دانست و مکتونات خاطر و ناراحتى درونیم برایتان آشکار خواهد شد و پس از آنکه جاى خالى مرا دیدید و دیگرى به جاى من نشست کاملا مرا خواهید شناخت !!

 

معنى صلوات تجدید بیعت با ولایت  

ابن بابویه از یزید بن حسن روایت کرده که گفت : حضرت موسى بن جعفر ع به من فرمود: کسى که صلوات بر پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى فرستد معنایش آن است که وفاى به عهد و میثاقى که در عالم ذر پروردگار فرمود: الست بربکم و محمد نبیکم و على امامکم بزبان آورده و قبولى آن را اعلام مى نماید و تجدید عهد و میثاق بعمل مى آورد.

 

قرین شیطان  

شیخ صدوق روایت کرده از ابن عباس از حضرت رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم که آن حضرت فرمود: شک کننده در فضل على بن ابیطالب (علیه السلام ) در روز قیامت در حالى از قبر خود برانگیخته مى شود که در گردن او حلقهاى از آتش باشد و در آن حلقه سیصد شعبه وجود دارد که بر هر شعبه اى از آن شیطانى وجود دارد که در روى او آب دهن مى افکند.

لذا در روایات متعدد بر اعتقاد افضلیت على (علیه السلام ) تصریح شده است و در روایتى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: على خیر البشر و من ابا فقد کفر

 

1001 داستان از زندگانى امام على (علیه السلام)      مؤ لف : محمد رضا رمزى اوحدى

ثواب نماز  

 

1- امام صادق علیه السلام نقل مینماید که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: نمازى نیست که وقت آن برسد، مگر این که فرشته اى در برابر مردم ندا مى کند: اى مردم ! بلند شوید و آتشهایى را که بر پشتهاى خود افروخته اید، با نمازتان خاموش کنید.

 
 

 

 

-2 امام صادق علیه السلام فرمودند: اى بنده خدا! نماز واجب را در وقت خود بخوان با حالت کسى که با آن وداع مى کند و مى ترسد پس از این هیچ گاه موفق به آنجام آن نشود. آنگاه دیدگانت را متوجه سجده گاهت نما. اگر بدانى در سمت راست یا چپ تو کسى هست ، بخوبى نماز مى خوانى و بدآن تو در برابر کسى هستى که تو را مى بیند و تو او را نمى بینى .

 

مجازات عطر زدن زن براى غیر شوهر و خروج او از خانه بدون اجازه شوهرش

1-امام صادق علیه السلام نقل مى نمایند که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: هر زنى که عطر بزند و از خانه اش خارج شود، تا هر زمانى که به خانه اش باز گردد لعنت مى شود.

 

ثواب الاعمال و عقاب الاعمال    مؤ لف : مرحوم شیخ صدوق (ره

 


احادیث هفته 3

1- امام صادق (ع):دربار? آی? 7 سور? حجرات:« حبّب الیکم الایمان و زیّنهُ فی قلوبکم »-« خداوند محبوب گرداند ایمان را برای شما و آن را زینت دلهای شما قرار داد » فرمودند: مقصود از ایمان امیر المؤمنین علی (ع) و ولایت ایشان است.اصول کافی جلد 2 صفح? 299

2-امام صادق (ع): بر زن مسلمان جایز نیست که روسری یا چادر را طوری سر کند که موهای سرش از زیر آن دیده شود و باید موی سرش بطور کامل نزد نامحرم پوشیده باشد.استبصار جلد 1 صفح? 388

3-امام جواد (ع) : همانا قائم ما مهدی (عج) است که بر مسلمانان واجب است در زمان غیبت او منتظرش باشند و هنگام ظهورش از او اطاعت کنند. منتخب الاثر صفحه 223

4-امام باقر (ع):همانا رسول خدا (ص) نهی فرمودند از اینکه زن خود را برای غیر شوهرش زینت کند که اگر این کار را نماید سزاوار است خدا او را در آتش جهنم بسوزاند.وسائل الشیعه جلد 20 صفح? 161

5-هشام گوید که از امام صادق(ع) درباره آیه شریفه 30 سوره حج پرسیدم ( و اجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور/ اجتناب کنید پلیدی را که پلیدی است ودوری کنید از کلام و قول باطل.) آن حضرت فرمودند: «منظور از «الرجس» به معنای پلیدی شطرنج است و منظور از «قول الزور» موسیقی است. {تفسیر قمی/ج2/ص84}

 


حرف پزشکان خارجی(1)

دکتر کارلو آمریکایی در مورد فوائد روزه می گوید:

روزه درمانی دراز مدت برای موارد زیر تجویز می شود:

1- فشار خون زیاد 2- تَصَلُّب شرائین که تازه آغاز شده 3-گرفتگی مجاری خون و لنف4 - آسم قلبی5-آنژین قلبی

6- سرطان خون 7-امراض عصبی -8 اختلالات دستگاه متابولیسم (چاقی، نِقرِس، ورم مفاصل، رماتیسم)

9-امراض کبد 10- ورم کیسه صفرا 11- امراض معده و روده 12- یبوست مزمن 13- ورم لوزه مزمن

14-زکامهای حلق و بینی 15-زکامهای نای و نایژه 16- ناراحتی های کلیه و مثانه

17-  امراض زنان (تورم لگن خاصره، اختلالان قائدگی، نازایی، یائسگی) 18- اگزما 19-  دمل

20- کورک و کهیر 21-  امراض چشمی مثل آب سبز 22- سر درد مزمن  23-  افسردگی 24- ضعف جنسی

25- هیجان شدید 26- وسواس 27-  نوالژی، مخصوصاً میگرن 28- صعب العلاج 29-  سرطان قبل از آشکار شدن

دکتر کارلو: روزه ای که اسلام واجب کرده، بزرگترین ضامن سلامتی بدن است.

دکتر ژان فرموزان: در آغاز روزه داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد می شود، دهان بو می گیرد، گاه آب بینی را می افتد و همه، علامت شستشوی کامل بدن است. پس از سه، چهار روز، بو برطرف می شود، اسیداُوریک ادرار کاسته می شود و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند و در این حال اعضا هم استراحتی دارند.

دکتر کارل (فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی) : لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعف احساس می شود، ولی در عین حال کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالاخره تمام اعضا مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می کنند.


حرف پزشکان خارجی( 2)

دکتر کودل پا فرانسوی: 5/4 درصد بیماری ها از تخمیر غذا در روزها است که همه با روزه اصلاح می گردد.

 دکتر بندیکت: در این مدت (ایام روزه) در ترکیب خون، هیچگونه اخلاطی به هم نرسیده و آن نوری که در بعضی از روزه داران دیده می شود، یک حالت جوانی و نشاطی است که برای روزه داران رخ می دهد.

 کلنل درورشا (روانشناس): روزه موجب حالت جزبه روحی می شود.

دکتر تومانیاس: فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غداها در یک مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده و در مدت یک ماه روزه داری، مواد غذایی خود را دفع می کند و همین طور کبد، که برای حل و هضم غذا مجبور است دائماً صفرای خود را مصرف کند.

در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمع آوری شده خواهد کرد.

دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می نماید. روزه یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است که طب قدیم و جدید را از این حیث متوجه خود ساخته، مخصوصاً امراضی را که به آلات هاضمه به خصوص کلیه و کبد عارض می شود و توسط دارو نمی توان آنها را علاج کرد، روزه بخوبی معالجه می نماید.چنانچه بهترین داروها برای برطرف کردن سوء هاضمه روزه گرفتن است، مرض مخصوص کبد نیز که موجب یرقان می گردد، بهترین طریقه معالجه اش همانا روزه گرفتن است، چه آنکه ایجاد این مرض اغلب اوقات بواسطه خستگی کبد است، که در مواقع زیادی عمل و فعالیت نمی تواند صفرا را از خون بگیرد.ادامه مطلب...

افطار-افطاری

امام صادق (ع) : اجر و پاداش کسی که افطار می دهد مانند اجر و پاداش روزه گیران است.  گزیده کافی جلد 3 صفحه 127

امام کاظم (ع) : دعای شخص روزه دار هنگام افطار مُستجاب میشود.  بحارالانوار جلد 93 صفحه 255 حدیث 33

امام کاظم (ع) : افطاری دادن به برادر روزه دارت ، از گرفتن روزه ( مُستحبی ) بهتر است.  الکافی جلد 4 صفحه 68 حدیث 2

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله، چون روزه‏ اش را میگشود ، میگفت : خدایا براى تو روزه داشتیم، و با رزق تو افطار کردیم، پس آن را از ما بپذیر.تشنگى از ما بر طرف شد، و رگها رطوبت یافت، و اجر و ثواب به جاى ماند.  من لایحضرالفقیه جلد 2 صفحه 435