سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رسوا کردن جاعل و دروغگو

جلوه هایی از علم گسترده امام جواد(علیه السلام)

حدیث سازان رسوا می شوند!

نقل شده است که پس از آنکه مامون دخترش را به امام جواد تزویج کرد (1) در مجلسی که مامون و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آن حضور داشتند، یحیی به امام گفت:

روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام می رساند و می گوید: «من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟ » . نظر شما درباره این حدیث چیست؟ (2)

امام فرمود: من منکر فضیلت ابوبکر نیستم، ولی کسی که این خبر را نقل می کند باید خبر دیگری را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر فرمود: «کسانی که بر من دروغ می بندند، بسیار شده اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس بعمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثی از من برای شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید» . امام جواد افزود: این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و می دانیم در دلش چه چیز می گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم »   «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید» (سوره ق: 16).

آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟ ! این عقلا محال است.

یحیی گفت: روایت شده است که: «ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند» .

حضرت فرمود: درباره این حدیث نیز باید دقت شود، چرا که جبرئیل و میکائیل دو فرشته مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهی از آن دو سر نزده است و لحظه ای از دایره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولی ابوبکر و عمر مشرک بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، اما اکثر دوران عمرشان را در شرک و بت پرستی سپری کرده اند، بنابر این محال است که خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.

یحیی گفت: همچنین روایت شده است که: «ابو بکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند» (3). درباره این حدیث چه می گویید؟ .

حضرت فرمود: این روایت نیز محال است که درست باشد، زیرا بهشتیان همگی جوانند و پیری در میان آنان یافت نمی شود (تا ابو بکر و عمر سرور آنان باشند! ) این روایت را بنی امیه، در مقابل حدیثی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم درباره حسن و حسین-علیهما السلام-نقل شده است که «حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند» ، جعل کرده اند.

یحیی گفت: روایت شده است که «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است » . حضرت فرمود: این نیز محال است;زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلی الله علیه و آله و سلم و همه انبیا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اینها روشن نمی شود ولی با نور عمر روشن می گردد؟ !

یحیی اظهار داشت: روایت شده است که «سکینه » به زبان عمر سخن می گوید (عمر هر چه گوید، از جانب ملک و فرشته می گوید) .

حضرت فرمود: من منکر فضیلت عمر نیستم;ولی ابوبکر، با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر می گفت: «من شیطانی دارم که مرا منحرف می کند، هرگاه دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه درست باز آورید» .

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «اگر من به پیامبری مبعوث نمی شدم، حتما عمر مبعوث می شد» (4).

امام فرمود: کتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست تر است، خدا در کتابش فرموده است: «به خاطر بیاور هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح... » «و اذ اخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح » (سوره احزاب: 7). از این آیه صریحا بر می آید که خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را تبدیل کند؟ هیچ یک از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیده اند، چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث می کند که بیشتر عُمر خود را با شرک به خدا سپری کرده است؟ ! و نیز پیامبر فرمود: «در حالی که آدم بین روح و جسد بود (هنوز آفریده نشده بود) من پیامبر شدم » .

باز یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر فرمود: «هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم که به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است » ، یعنی نبوت از من به آنها منتقل شده است.

حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا امکان ندارد که پیامبر در نبوت خود شک کند، خداوند می فرماید: «خداوند از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی بر می گزیند» «الله یصطفی من الملائکة رسلا و من الناس » (سوره حج: 75). (بنابر این، با گزینش الهی، دیگر جای شکی برای پیامبر در باب پیامبری خویش وجود ندارد) .

یحیی گفت: روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل می شد، کسی جز عمر از آن نجات نمی یافت » . حضرت فرمود: این نیز محال است، زیرا خداوند به پیامبر اسلام فرموده است: «و مادام که تو در میان آنان هستی، خداوند آنان را عذاب نمی کند و نیز مادام که استغفار می کنند، خدا عذابشان نمی کند»   « و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون » (سوره انفال: 33). بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار می کنند، خداوند آنان را عذاب نمی کند .

پی نوشتها:

1) در مورد ازدواج امام جواد(ع) و سکوت ایشان در این مقطع، در پایگاه ایترنتی www.hawzah.net کاملا  توضیح داده شده است داد.

2) علامه امینی در کتاب الغدیر (ج 5، ص 321) می نویسد: این حدیث دروغ و از احادیث مجعول محمد بن بابشاذ است.

3) علامه امینی این حدیث را از برساخته های «یحیی بن عنبسة » شمرده و غیر قابل قبول می داند، زیرا یحیی شخصی جاعل حدیث و دغلکار بوده است (الغدیر، ج 5، ص 322) . «ذهبی » نیز «یحیی بن عنبسه » را جاعل حدیث و دغلکار و دروغگو می داند و او را معلوم الحال شمرده و احادیثش را مردود معرفی می کند (میزان الاعتدال، الطبعة الاولی، تحقیق: علی محمد البجاوی، دار احیاء الکتب العربیة، 1382 ه. ق، ج 4، ص 400) .

4) علامه امینی ثابت کرده است که راویان این حدیث دروغگو بوده اند (الغدیر، ج 5، ص 312 و 316) .

www.hawzah.net برگرفته شده از پایگاه اینترنتی


جلوه علم امام جواد(ع)

جلوه هایی از علم گسترده امام جواد(علیه السلام)

فتوای قضائی امام(ع) و شکست فقهای درباری

امام جواد-علیه السلام-غیر از مناظراتش ، گاه از راههای دیگر نیز بیمایگی فقها و قضات درباری را روشن نموده برتری خود بر آنان را در پرتو علم امامت ثابت می کرد و از این رهگذر اعتقاد به اصل «امامت » را در افکار عمومی تثبیت می نمود. از آن جمله فتوایی بود که امام در مورد چگونگی قطع دست دزد صادر کرد که تفصیل آن بدین قرار است:

«زُرقان » ، که با «ابن ابی دؤاد» (1) دوستی و صمیمیت داشت، می گوید: یک روز «ابن ابی دؤاد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالی که بشدت افسرده و غمگین بود. علت را جویا شدم. گفت: امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم! پرسیدم: چرا؟

گفت: به خاطر آنچه از ابو جعفر (امام جواد) در مجلس معتصم بر سرم آمد!

گفتم: جریان چه بود؟

گفت: شخصی به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجرای کیفر الهی او را پاک سازد. خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن علی » (حضرت جواد) را نیز فرا خواند و از ما پرسید: دست دزد از کجا باید قطع شود؟

من گفتم: از مچ دست.

گفت: دلیل آن چیست؟

گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمم: «فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم » (سوره مائده: آیه 5): «صورت و دستهایتان را مسح کنید» تا مچ دست است.

گروهی از فقها در این مطلب با من موافق بودند و می گفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، ولی گروهی دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود، و چون معتصم دلیل آن را پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق » (سوره مائده: آیه 5): «صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» تا آرنج است.

آنگاه معتصم رو به محمد بن علی (امام جواد) کرد و پرسید: نظر شما در این مسئله چیست؟

گفت: اینها نظر دادند، مرا معاف بدار.

معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید.

محمد بن علی گفت: چون قسم دادی نظرم را می گویم. اینها در اشتباهند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.

معتصم گفت: به چه دلیل؟

گفت: زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق می پذیرد: صورت (پیشانی) ، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا) . بنا بر این اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستی برای او نمی ماند تا سجده نماز را به جا آورد، و نیز خدای متعال می فرماید:

«و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا» (سوره جن: آیه 18): «سجده گاهها (هفت عضوی که سجده بر آنها انجام می گیرد) از آن خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید (و عبادت نکنید) » (2) و آنچه برای خداست، قطع نمی شود.

«ابن ابی دؤاد» می گوید: معتصم جواب محمد بن علی را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند (و ما نزد حضار، بی آبرو شدیم!) و من همانجا (از فرط شرمساری و اندوه) آرزوی مرگ کردم! .

پی نوشتها:

1) ابن ابی دؤاد (بر وزن غراب) در زمان خلافت مامون، معتصم، واثق و متوکل عباسی، قاضی بغداد بوده است.

2) مسجد (بکسر جیم: بر وزن مجلس، یا بفتح جیم: بر وزن مشعل، جمع آن مساجد) به معنای محل سجده است، و همان طور که مسجدها و خانه خدا و مکانی که پیشانی روی آن قرار می گیرد، محل سجده هستند، خود پیشانی و شش عضو دیگر نیز که با آنها سجده می کنیم محل سجده محسوب می شوند و به همین اعتبار در این روایت «المساجد» به معنای هفت عضوی که با آنها سجده می شود، تفسیر شده است. نیز در دو روایت دیگر از امام صادق-علیه السلام-در کتاب کافی و همچنین یک روایت در تفسیر علی بن ابراهیم قمی «المساجد» به همین هفت عضو تفسیر شده است. شیخ صدوق نیز در کتاب «فقیه » ، «المساجد» را به هفت عضو سجده تفسیر نموده است. همین معنا را از «سعید بن جبیر» و «زجاج » و «فراء» نیز نقل کرده اند. ضمنا باید توجه داشت که اگر تفسیر «المساجد» به هفت عضو یاد شده، جای خدشه داشت، حتما فقهائی که در مجلس معتصم حاضر و در صدد خرده گیری بر کلام امام بودند، اشکال می کردند. بنا بر این چون هیچ گونه اعتراضی از طرف فقهای حاضر در مجلس ابراز نشد، معلوم می شود به نظر آنان نیز «المساجد» به معنای هفت عضو سجده بوده و یا لااقل یکی از معانی آن محسوب می شده است. (پیشوای نهم حضرت امام محمد تقی-علیه السلام-، مؤسسه در راه حق، ص 26-29، به نقل از: تفسیر صافی، ج 2، ص 752-تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 440-تفسیر مجمع البیان، ج 10، ص 372) .

www.hawzah.net برگرفته شده از پایگاه اینترنتی

 


دوری نمودن از لغزش و گناه

امام صادق علیه السلام فرمود: آگاه باشید که هیچ رگى نمى زند و هیچ مصیبت و سر درد و مرضى پیش نمى آید مگر به خاطر گناهى و این است معناى گفتار خداوند عزوجل در کتابش که فرمود:( مصیبتى که به شما رسیده است به سبب چیزى است که دستهایتان کسب نموده و خداوند از بسیارى(از خطاهاى شما) در مى گذرد).

شورى / 30

سپس حضرت فرمود: آنچه که خداوند از آن در مى گذرد بیشتر است از آنچه که به سبب آن مردمان را مواخذه کند.حدیث356

امام صادق علیه السلام درباره گفتار خداى عزوجل که مى فرماید:( پس چه چیز آنها را بر آتش شکیبا کرد)

 بقره / 171

فرمود: یعنى چه چیز آنها را بر انجام کارى که مى دانند آنها را به سوى آتش مى برد شکیبا کرد؟! حدیث357

امام باقر علیه السلام فرمود: همه گناهان سخت اند و سخت ترین آنها گناهى است که(در طول انجام آن) گوشت و خون بر اساس آن بر بدن شخص روییده باشد زیرا گناهکار یا مورد رحمت حق قرار مى گیرد و یا عذاب مى شود و بهشت جایگاهى است که تنها کسى که پاکیزه است به آن داخل مى گردد. حدیث358

امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: به راستى که بنده به خاطر گناهى از گناهانش یکصد سال محبوس و زندانى مى شود و او از درون زندان خود به همسرانى که در بهشت براى او وجود دارند مى نگرد که چگونه آنان مشغول تنعم و بهره بردن هستند. حدیث359

 امام رضا علیه السلام فرمود: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: در حالى که اعمال ننگین و رسوا کننده اى را به جاى آورده اى دندانت را به خنده آشکار مکن و زمانى که مرتکب بدیها شده اى از عذاب شبانگاهى ایمن مباش. حدیث360

امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم مى فرمود: هیچ چیزى مانند گناه قلب را تباه نمى کند زیرا قلب پیوسته به گناه تن در مى دهد تا جایى که گناه بر قلب چیره و غالب مى شود و قلب را دگرگون مى سازد. حدیث362

امام باقر علیه السلام فرمود: به راستى که بنده گناه مى کند پس در نتیجه ، رزق و روزى او از او دور مى شود و کناره مى گیرد. حدیث363

امام باقر علیه السلام فرمود: همانا مرد گناه مى کند در نتیجه رزق و روزى از او دور مى شود ، و سپس این آیه را تلاوت فرمود(آنگاه که سوگند یاد نمودند که آن باغ را صبحگاهان مى بریم و ان شاء الله نگفتند پس در حالى که ایشان در خواب بودند طواف کننده اى از جانب پروردگارت بر آن باغ طواف نمود(و آن را نابود ساخت). قلم / 18 و 19 و 20 حدیث365

ابى بصیر گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى فرمود: هرگاه مرد مرتکب گناهى شود در قلب او نقطه سیاهى ظاهر مى شود پس ‍ اگر توبه نمود آن سیاهى محو مى شود ولى اگر بر گناهش افزود بر آن سیاهى نیز افزوده مى شود تا جایى که سیاهى بر قلبش چیره مى گردد پس بعد از آن هرگز به رستگارى نمى رسد. حدیث366

امام باقر علیه السلام فرمود: به راستى که(گاه باشد) بنده اى از خداوند حاجتى را در خواست مى کند و(در آن مورد) قصد خداوند این است که تا زمانى نزدیک یا تا درنگى اندک حاجت او را برآورده سازد پس ‍ در این فاصله آن بنده مرتکب گناهى مى شود پس خداوند تبارک و تعالى به فرشته خود مى فرماید: حاجتش را برآورده مساز و او را محروم گردان زیرا او(با گناه خویش) خود را در معرض خشم من قرار داد و مستوجب بى بهرگى از رحمت من گشت. حدیث367

امام صادق علیه السلام فرمود: به راستى که مرد مرتکب گناهى مى شود و در نتیجه از انجام نماز شب محروم مى ماند و حقا که کردار زشت از چاقویى که در آن گوشت فرو مى رود سریعتر در صاحب خود اثر مى گذارد.حدیث 368

امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ بنده اى نیست مگر اینکه در قلب او نقطه اى سفید است پس هرگاه مرتکب گناهى شود در درون آن نقطه سفید نقطه اى سیاه نمایان شود پس اگر توبه نمود آن نقطه سیاه از بین مى رود ولى اگر(ادامه داد و) گناهانش به درازا کشید آن سیاهى افزوده مى شود تا جایى که تمام سفیدى را مى پوشاند پس هرگاه سیاهى روى سفیدى را بپوشاند دیگر آن گناهکار هرگز به سوى خیر باز نمى گردد و این معناى گفتار خداوند عزوجل است که مى فرمایند:( بلکه آنچه را که کسب مى کردند زنگارى بر دلهاشان مى شد). مطففین /14 حدیث370

ابى عمر مدائنى از امام صادق علیه السلام روایت کند که فرمود: پدرم امام باقر علیه السلام مى فرمود: به راستى که خداوند حکم و قضاى حتمى اش بر این قرار گرفته که نعمتى را به بنده اى نبخشد و سپس آن را از او بگیرد(بلکه اگر نعمتى را به او بخشید آن را از وى سلب نمى کند) مگر اینکه آن بنده گناهى کند و در نتیجه سزاوار خشم الهى گردد(پس در واقع خود بنده با گناهش نعمت را از خود سلب مى کند). حدیث371

سماعه گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که مى فرمود: خداوند نعمتى را به بنده اش نمى بخشد که آن را  از او بگیرد مگر اینکه مرتکب گناهى شود و به سبب آن سزاوار سلب نعمت گردد. حدیث372

امام صادق علیه السلام فرمود: به راستى که کسى از شما بسیار از سلطان مى ترسد و این ترسش فقط به خاطر گناهان است پس، از گناهان تا مى توانید پرهیز کنید و در گناهان فرو نمانید. حدیث373

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هیچ دردى براى دلها دردناکتر از گناهان نیست و هیچ ترسى سخت تر از مرگ نیست و آنچه که سپرى گشته است براى اندیشیدن کافى است و مرگ به عنوان اندرز دهنده کفایت مى کند. حدیث374

عباس بن هلال شامى گوید: از امام رضا علیه السلام شنیدم که مى فرمود: هرگاه بندگان گناهانى را انجام دهند که پیش از آن مرتکب چنین گناهانى نمى شدند بلاهایى براى آنها پیش مى آید که پیش از آن چنین بلاهایى را سراغ نداشتند. حدیث375

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هر کس مرتکب گناهى شود در حالى که خندان است(در روز قیامت) با چشم گریان به آتش دوزخ در افتد. حدیث376

امام صادق علیه السلام فرمود: اى مفصل! از گناهان بپرهیز و شیعیان ما را نیز از گناهان بر حذر دار. سوگند به خدا که گناهان به سوى هیچ کس با شتاب تر از آنکه به سوى شما مى آیند نمى روند، همانا کسى از شما را از ناحیه سلطان رنج سختى مى رسد و این نیست مگر به خاطر گناهانش و کسى از شما دچار بیمارى مى شود و این نیست مگر به خاطر گناهانش و کسى از شما رزق و روزى اش از او باز داشته مى شود و این نیست مگر به دلیل گناهانش و کسى از شما هنگام مرگ دچار فشار زیاد مى شود تا آنجا که کسى که در نزد او حاضر است مى گوید: او به خاطر مرگ دلتنگ و غمگین شده است و این نیست مگر به خاطر گناهانش. رواى گوید: در اینجا من از سخنان حضرت به فکر فرو رفتم که چرا باید شیعیان به چنین بلاهایى دچار شوند؟ و حضرت چون مرا به این حال دید فرمود: آیا مى دانى که چرا چنین است؟ عرض کردم: خیر. حضرت فرمود: سوگند به خدا که این به خاطر آن است که شما به سبب گناهانتان در آخرت مورد مواخذه قرار نگیرید و در عقوبت و کیفرتان در این دنیا تعجیل شده است.( تا پاک به آن دنیا کوچ کنید) حدیث377

نام کتاب :جهاد با نفس  تالیف :شیخ حر عاملى قدس سره  مترجم : على افراسیابى


حدیث هفته12

1- رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: سه چیز است که پس از خودم از این سه بر امتم ترسانم : گمراهى بعد از معرفت و فتنه هاى گمراه کننده و شهوت شکم و فرج.حدیث209

2- امام باقر علیه السلام فرمود: همه چشمها در روز قیامت گریان است مگر سه چشم : چشمى که در راه خدا بیدار بماند و چشمى که از ترس ‍ خدا اشک بریزد و چشمى که از دیدن حرامهاى الهى فرو بسته شود.حدیث219

3- امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کسى که معصیت الهى را از خوف خداى تبارک و تعالى ترک کند خداوند او را در روز قیامت خوشنود مى سازد.حدیث222

4- امام صادق علیه السلام فرمود: در ضمن آنچه که خداوند عزوجل به حضرت داود علیه السلام وحى نمود آمده است: اى داود! همچنانکه نزدیکترین مردمان به خدا فروتنان هستند دورترین مردم از خدا متکبرانند.حدیث286

5- امام رضا علیه السلام فرمود: تواضع آن است که آنچه را که دوست مى دارى مردم به تو عطا کنند تو به مردم  عطا کنى.حدیث289

نام کتاب :جهاد با نفس    تالیف :شیخ حر عاملى قدس سره   مترجم : على افراسیابى

پند امامان معصوم (علیهم السلام) به مسولین

على بن یقطین کارمند دولت  

على بن یقطین کوفى از بزرگزادگان عراق و از مقرّبین در دربار خلفاى بنى عباس بود، پدرش از محبین اهلبیت طهارت و خود او از اصحاب امام صادق (ع ) و حضرت موسى بن جعفر(ع ) میباشد، و چون آنحضرت بعراق آمدند: على بن یقطین بخدمت امام مشرف شده و از گرفتاریها و ابتلاءات خود اظهار ملامت و شکایت نمود، امام در جواب او فرمود: (ان الله اولیاء مع اولیاء الظلمة لیدفع بهم عن اولیائه و انت منهم یا على ) - خدا دوستانى دارد که صورتا باولیاى ظلم و ظلالت ماءنوس و آشنا بوده و بواسطه آنها شر دشمنان و ستمگران را از اولیاى خود دفع میفرماید و تو از آنها هستى .
روزى حضرت موسى بن جعفر(ع ) بعلى بن یقطین فرمود: یک چیز را از براى من ضمانت کن تا من از براى تو ضامن سه چیز باشم على بن یقطین گفت : جان من فداى تو باد! آن یک چیز چیست ؟ و آن چند امریکه ضامن من میشوند کدامند؟
امام فرمود: اما آن سه قسمت ، اول ضامن مى شوم بر اینکه آسیبى از شمشیر و تیر بهیچوجه بتو نرسد دوم - گرفتار بند و زندان تا آخر عمر نشوى سوم محتاج و نیازمند بمردم نگردى ، و اما آن یک موضوعى که لازمست براى من ضمانت نمایى ، اینستکه ، چون از دوستان ما و از برادران مؤ من تو کسى پیش تو آید، او را اکرام و تعظیم نموده و از یارى کردن بر او مضایقه نداشته باش .
على بن یقطین با نهایت خوشوقتى پیشنهاد امام را پذیرفته و امام (ع ) آن سه قسمت را از براى او ضمانت فرمود.

(مجالس المومنین)
نتیجه :
شخص پرهیزکار چون کارمند دولت ظالم شود، باید متوجه باشد که حقوق دولتى او هنگامى حلال و مشروع خواهد بود که باندازه همان حقوقى که میگیرد از اشخاص نیکو و با ایمان و از مردم خدا شناس و با تقوى طرفدارى کرده ، و از انجام حوائج و قضاى امور آنان مضایقه و سستى ننماید، و بعبارت دیگر: کارمندان خداپرست و پرهیزکارى که در دستگاه دولت ستمکار عضویت دارند، لازم است تا میتوانند از طرفدارى حق و حقیقت و یارى کردن و خدمت باشخاص نیکو کار عاجز مستعد و آماده کرده ، و بحد استطاعت و قدرت خود را براى دفع باطل و ردّ ظلم و تجاوز مسئول به بینند.
آرى کارمندان خداپرست مسئولیت بزرگى بعهده داشته ، و پیوسته میباید در مرزهاى حقیقت و تقوى پایدار و بیدار بوده ، و در همه اعمال و امور خودشان پروردگار عالم و قادر و منتقم را در نظر بگیرید.

 

نام کتاب : مجموعه قصه هاى شیرین      مؤ لف : آیت الله حاج شیخ حسن مصطفوى


حدیث هفته 11

1- هارون الرشید به امام موسى بن جعفر علیه السلام نوشت که : مرا موعظه کن و کوتاه سخن گو - راوى گوید: - حضرت براى او نوشت : هیچ چیز نیست که چشم تو آن را ببیند جز اینکه درآن موعظه اى نهفته است.حدیث56

 2- امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است : اى علی! هیچ فقرى بدتر از نادانى نیست و هیچ مالى سودمندتر از عقل نیست. حدیث87

3- از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که فرمود: مجاهد کسى است که با نفس خویش مجاهده و مبارزه کند.حدیث10

4- امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ عبادتى در نزد خدا برتر از ترک شهوات شکم و فرج نیست.حدیث205

5- امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: بیشترین چیزى که به سبب آن امت من وارد  دوزخ مى شوند دو چیز میان تهى است یکى شکم و دیگرى فرج.حدیث208

نام کتاب :جهاد با نفس    تالیف :شیخ حر عاملى قدس سره   مترجم : على افراسیابى


مردان بزرگ

جناب آقاى ایمانى نقل فرمودند که جناب حسین آقا مژده(عمه زاده آقاى ایمانى)- سلمه اللّه تعالى- با والده اش هر دو مریض سخت و مشرف به موت بودند، مرحوم حاجى بیدآبادى- اعلى اللّه مقامه- تشریف آوردند و فرمودند یکى از این دو مریض باید برود یعنى بمیرد و من از خداوند متعال شفاى حسین آقا را خواسته ام و او خوب خواهد شد. پس از فرمایش بیدآبادى در همان شب والده حسین آقا مرحومه شد و حسین آقا را خداوند شفا مرحمت فرمود وفعلا هم به سلامت و از خوبان هستند.

نام کتاب : داستانهاى شگفت    اثر : شهید محراب آیة اللّه سیّد عبدالحسین دستغیب

حدیث هفته10

1- هارون الرشید به امام موسى بن جعفر علیه السلام نوشت که : مرا موعظه کن و کوتاه سخن گو - راوى گوید: - حضرت براى او نوشت : هیچ چیز نیست که چشم تو آن را ببیند جز اینکه درآن موعظه اى نهفته است.حدیث56

 2- امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است : اى علی! هیچ فقرى بدتر از نادانى نیست و هیچ مالى سودمندتر از عقل نیست. حدیث87

3- از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت است که فرمود: مجاهد کسى است که با نفس خویش مجاهده و مبارزه کند.حدیث10

4- امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ عبادتى در نزد خدا برتر از ترک شهوات شکم و فرج نیست.حدیث205

5- امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: بیشترین چیزى که به سبب آن امت من وارد  دوزخ مى شوند دو چیز میان تهى است یکى شکم و دیگرى فرج.حدیث208

نام کتاب :جهاد با نفس    تالیف :شیخ حر عاملى قدس سره   مترجم : على افراسیابى


میلاد امام رضا (ع) مبارک باد

امام رضا (ع) : بدانید که تسلیم اوامر الهی بودن در راس طاعت و بندگی حق تعالی قرار دارد خواه انسان فلسفه و دلیل امر و دستور حق تعالی را بفهمد و به عمقش پی ببرد و خواه از آن چیزی نفهمد و از درکش عاجز باشد.     بحارالانوار جلد 17 صفحه 209

امام رضا (ع) : ابوصلت هروی گوید شنیدم که امام (ع) میفرمود : (( خدا رحمت کند کسی را که امر ما را زنده می سازد )) پرسیدم امر شما چگونه زنده میشود ؟ فرمود علوم و احادیث و معارف ما را فرا گرفته و به دیگران بیاموزد زیرا مردم اگر با زیبایی های سخنان ما آشنا گردند از ما پیروی خواهند کرد. بحارالانوار جلد 2 صفحه 30

امام رضا (ع) : هرگاه مردم گناهان تازه ای را که سابقه نداشته و مرتکب آن نمی شده اند انجام دهند خداوند هم بلاهای نو به نو و جدیدی را که سابقه نداشته برای ایشان ایجاد میکند.   اصول کافی جلد 3 صفحه 250

امام رضا (ع) : از قول امیرالمومنین (ع) فرمودند : ای کسی که اعمال زشت و ناروا میکنی خنده دندان نما مکن و ای کسی که عمر به بد کرداری گذرانی از بلای شبانه ایمن مباش.   کافی جلد 4 صفحه 403

امام رضا (ع) : عمل زنا گناهش از آدم کشی و قتل نفس بیشتر است زیرا شخص قاتل جز مقتول کسی را فاسد نگرداند ولی شخص زناکار با این کارش نسلی را تا روز قیامت فاسد میگرداند.   تفسیر جامع جلد 4 صفحه 461

امام رضا (ع) : علی بن جعفر گوید شخصی از امام (ع) پرسید در کدام قسمت از سوره فاتحه اشاره به امیرالمومنین (ع) گشته حضرت در پاسخ فرمودند : در آیه (( اهدنا الصراط المستقیم )) چه آنکه جناب امیرالمومنین (ع) بهترین راه شناخت حق تعالی و وسیله معرفت به پروردگار است.  تفسیر جامع جلد 6 صفحه 234

مردی از اهل بلخ می گوید : در سفری که علی بن موسی الرضا (ع) به خراسان می رفت من با آن حضرت بودم. روزی در کنار سفره خود تمام نوکرها و غلامان سیاه و سفید را برای صرف غذا جمع کرد. عرض کردم بهتر بود برای غلامان و نوکرها سفره جداگانه ای می گستردند ، حضرت فرمود : ساکت باش ، خدای همه یکی است ، مادر و پدر همه یکی است ، پاداش و کیفر هرکس بسته به طرز عمل اوست. الحدیث جلد 1 ص 67

حضرت رضا (ع) : علم گنجینه‌های کمال است و کلید‌های آن گنجینه‌ها پرسش ‌کردن است. الحدیث جلد 2  صفحه 12

 یاسر خادم گوید : از حضرت رضا (ع) شنیدم که می فرمود : وحشت بارترین مواقع برای این مردم ، سه مورد است : روز ولادت که از شکم مادر خارج می شود و دنیا را می بیند . روزی که می میرد و عالم بعد از مرگ و اهل آنرا مشاهده می کنند ، و روزی که دوباره زنده می شوند ، به صحنه قیامت قدم می گذارند و احکامی را مشاهده می کنند که در دنیا ندیده اند . و خداوند سلامت حضرت یحیی را در این سه روز اخبار نموده و حضرت مسیح در این سه روز (مرحله ) برای خویشتن سلامت خواسته .  الحدیث جلد 2 صفحه 406

حضرت رضاعلیه السلام فرمود: هر کس هنگامیکه از خانه اش بیرون مى رود ده بار سوره قل هو اللّه حد بخواند پیوسته در حفظ خداوند و نگهدارى او است تا به خانه اش برگردد. اصول کافى جلد 4 صفحه  320

در نوشته حضرت رضا (ع) به مامون آمده که : نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد. ( مثلا اگر پدر و مادربه فرزندشان  گفتند نماز نخوان فرزند باید حرف آنها را گوش نکند. ) بحارالانوار جلد 74 صفحه 72 

امام رضا (ع) : پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.  تحف العقول صفحه 442

امام رضا (ع) : مثل استغفار (و ریختن گناهان به سبب آن) چون برگی است بر درختی که ( در فصل پاییز آن درخت ) تکان بخورد و آن برگ بریزد و  کسی که از گناهی که کرده استغفار و آمرزش از خدا بخواهد ولی باز به انجام دادن آن گناه کوشش کند و انجام دهد مانند این است که پروردگار خود را مسخره کرده است.اصول کافی جلد 4 صفحه 266     ( البته استغفار و آمرزش خواستن از خدا شرایطی دارد که مولا علی (ع) در حدیثی آنها را بیان کرده مانند پشیمانی از گناه. برنگشتن دوباره به آن گناه. با رنج عبادت گوشتهایی که با لذت گناه فربه شده از بین برود . حق کسانی را که ضایع شده است را ادا کند )  

حضرت امام رضا (ع) : از پدرش از جدش امام صادق (ع) حدیث کرده است که فرموده : اگر خداوند برای جلوگیری از رنجش و آزار پدر و مادر کلمه ای را کوتاه تر از (( اُف )) می دانست آنرا در قرآن شریف می آورد .  قرآن سوره اسرا آیه 23 : حکم پروردگار تو این است که مردم جز خدای یگانه هیچکس و هیچ چیز را نپرستند , و نسبت به والدین خود نیکوکار و محسن باشند , و اگرهر دو یا یکی از آنان پیر و سالخورده شدند از زحمت نگهداری و حمایتشان شانه خالی نکنند و کلمه     (اُف) که کوچکترین کلمه تلخ و ملال آور است به آنان نگویند و آزارشان ننمایند مراقب باشند که همواره با آنان مودب سخن بگویند و گفتارشان آمیخته با تکریم و احترام باشد .     الحدیث جلد 3 صفحه 337

حضرت امام رضا (ع) : از پدرت اطاعت کن و نسبت به او مراتب نیکی و تواضع و خضوع و بزرگداشت و تکریم را معمول دار حضرت به سخنان خود ادامه داد  تا آنجا که فرمود : خداوند در قرآن شریف حق پدر و مادر را قرین حق خود قرار داد و فرموده است : شکر گذار من و شکر گذار پدر و مادرت باش که برگشت همه به سوی من است .               الحدیث جلد 3 صفحه338

حضرت امام رضا (ع) : رسول اکرم (ص) در رهگذر با یکی از اصحاب خود که از جبهه جنگ بر می گشت مواجه شد ، او ژولیده و غبار آلوده و مسلح به طرف منزل خود می رفت . حضرت به وی فرمود : از جهاد اصغر برگشته ای و به جهاد اکبر باز می گردی ، عرض کرد مگر جهادی بالاتر از جنگ با شمشیر هست ؟ فرمود بلی ، جهاد آدمی با نفس خود . الحدیث جلد 3 صفحه 306

امام رضا (ع) : نسبت به مصارف مالی درباره خود و عائله‌ات (خانواده ‌ات) معتدل و میانه‌ رو باش. « در خرج ‌کردن معتدل باش و اسراف نکن». الحدیث جلد 3 صفحة 264

 

 محمد بن سنان نامه ای به حضرت رضا (ع)نوشت و در آن پرسش کرده بود درباره ی اینکه بعضی از مسلمین گمان می کنند که حلال و حرام در اسلام علتی جز تعبد و اطاعت ندارد . حضرت در جواب نوشت : کسی که چنین تصور می کند سخت به گمراهی و ضلالت افتاده است , آن گاه درباره ی تحریم محرمات فرموده است : گناهان نه تنها در زندگی بشر مورد احتیاج و ضرورت نیست بلکه مایه فساد و باعث فنا و هلاکت است و به این جهت خداوند گناهان را ممنوع کرده است. الحدیث جلد 3 صفحه  120

 حضرت رضا علیه السّلام فرمود: بزرگترین گناهان و زشت‏ ترین آنها در پیش من زنا است زیرا که قاتل بواسطه ‏ى آدمکشى دیگرى را تباه و فاسد نمیکند ولى مرد زناکار تا روز قیامت نسل بشر را فاسد میکند و حرام را حلال میکند در مجلس مأمون که حضرت این بیان را فرمود فقیه و دانشمندى نبود که دست آن حضرت را نه بوسد و اقرار بگفته ‏ى آن حضرت نکند.   ارشاد القلوب جلد 1  صفحه 175

حضرت رضا علیه السّلام فرمود: که نشانه‏ هاى فقه ، حلم است و حیا و خاموشى و سکوت درى است از درهاى حکمت همانا بوسیله‏ ى سکوت کسب محبت و دوستى می ‏شود، سکوت باعث سلامتى و آسایش فرشتگان نویسنده می ‏شود ،  همانا سکوت راهنماى براى تمام خوبیهاست.   ارشاد القلوب ج‏لد 1 صفحه248