کلام مولای بر حق حضرت علی(ع)2
سخنانی کوتاه اما بسیار عمیق و پر معنی از کلام مولا علی (ع)
- از گنجهاى بهشت است: نیکى کردن، پنهانکارى در اعمال نیک، شکیبایى بر بلاهاى سخت و عدم اظهار گرفتاریها و مشکلات.
- خوش اخلاقى بهترین همنشین است و سرآغاز دفتر مؤمن، خوش اخلاقى اوست.
- زاهد به دنیا کسى است که در مقابل حرام، شکیبایى خود را از دست ننهد و حلال، او را از شکرگزارى غافل نسازد.
- أمیر المؤمنین على علیه السّلام به عبد اللَّه بن عباس نوشت:
امّا بعد، به راستى، گاه آدمى را دست یافتن به چیزى که براى او مقدّر بوده، شادمان مىسازد و گاه از دست دادن چیزى که دست یافتن به آن برایش مقدّر نبوده است، غمگین مىکند؛ پس باید شادمانى تو به چیزى باشد که براى آخرتت به دست آوردهاى و اندوهت به چیزى باشد که از آخرتت از دست دادهاى. هر چه از دنیا به دستآورى فراوان شادى مکن و بر آنچه از دنیایت از دست مىدهى، تأسف و افسوس مخور؛ باید همه توجّه تو منحصر به کارهاى پس از مرگ باشد.
- أمیر المؤمنین على علیه السّلام در نکوهش دنیا فرمود: آغازش رنج بردن است و پایانش مردن. در حلال آن حساب است و در حرام آن عقاب. هر که در آن تندرست است آسوده و هر که بیمار است پشیمان. هر که در آن بىنیاز شود در فتنه و بلا افتد و هر که نیازمند گردد به غم و اندوه گرفتار آید. هر که براى به جنگ آوردنش بکوشد به آن دست نیابد و هر که از به دست آوردن آن باز ایستد، دنیا خود به او روى نهد. هر که به دیده تمنّا در آن نگرد، دیدگانش را کور گرداند و هر که به دیده عبرت به آن نگرد، از بینش و بصیرت برخوردارش نماید.
- دوستت را به اندازه دوست بدار، مبادا که روزى دشمنت شود و دشمنت را به اندازه دشمنى کن که بسا روزى دوستت گردد!
- هیچ بىنیازى چون عقل نیست و هیچ فقرى بدتر از جهل نیست.
- ارزش هر کس چیزى است که نیکویش مىداند.
- ترس همراه نومیدى است و شرم موجب بىبهرگى است و حکمت گمشده مؤمن است که باید در طلب آن باشد گرچه در دست افراد بد باشد.
- اگر حاملان علم، دانش را درست حمل کنند، خدا و فرشتگان و مردمان فرمانبردار الهى، آنان را دوست دارند؛ ولى آنان براى دست یافتن به دنیا آن را به دوش کشیدند و خدا آنان را دشمن گرفت و نزد مردم خوار شدند.
- برترین عبادت، صبر و خاموشى و انتظار فرج است.
- همانا بدبختىها را سرانجامى است که باید سپرى شود پس اگر بر سر یکى از شما سایه انداخت باید بدان سر فرود آرد و شکیبایى پیشه سازد تا بگذرد؛ زیرا چارهجویى به هنگام روى آوردن بدبختىها، سبب فزونى وخامت آنها گردد.
- أمیر المؤمنین علیه السّلام به مالک اشتر، فرمود: اى مالک! این سخن را از من بشنو و به خاطر بسپار. اى مالک، جوانمردى آن کس که یقینش آسیبپذیر است، کم ارزش است. و هر که طمع به خود راه دهد خویشتن را خوار گرداند. و هر که سختى حال [مشکلات زندگى] خود را به دیگران بازگو نماید تن به ذلّت داده است. هر که دیگران را از راز خود آگاه ساخته، خود را نزد خویشتن پست نموده است.
هر که اختیار خود را به دست زبانش بسپارد خود را هلاک ساخته است. حرص شدید کشتارگر قدر و مقام است. هر که به کارهاى گوناگون پردازد از همه آنها محروم مىماند. تنگ نظرى، ننگ است و ترس، نقص است. پارسایى، سپر [نگهدارنده] است. سپاسگزارى، ثروت است. شکیبایى، دلیرى است. بىچیز، در دیار خود نیز غریب است. تنگدستى، زبان تیز هوش را از کار بیندازد تا جایى که از آوردن برهان باز ماند. بهترین همنشین خشنودى است. ادب، لباسهایى بود نو و چشمنواز. پایه مرد، به خرد اوست و سینه خردمند گنجینه راز اوست. پایدارى، دور اندیشى است. اندیشه، آینه صاف و روشنى است. بردبارى، سرشتى است ارزشمند. صدقه، دارویى است شفابخش. اعمال بندگان در این جهان، مقابل چشم آنها خواهد بود در آن جهان.
عبرت گرفتن، هشداردهندهاى است شایسته. گشادهرویى، دام دوستى است. 14- شکیبایى نسبت به ایمان چون سر است نسبت به تن؛ پس هر که شکیبایى ندارد، ایمان ندارد.
- شما در مهلتى هستید که دنبال آن مرگ است و به همراه شما آرزویى است که مانع عمل است؛ پس فرصت را مغتنم شمارید و بر مرگ پیشى جویید و آرزو را دروغ دانید و کردار نیک را توشه آخرت سازید.
آیا رهایى از مرگ یا پناهگیرى یا فرار از آن امکان پذیر است؟! آیا گذرگاه و جاى مطمئن و پناهگاهى وجود دارد یا نه؟! پس تا کى دروغ پردازى نمایید؟
- شما را به تقواى الهى سفارش مىکنم؛ زیرا آن آرمان هر جوینده امیدوارى است و مورد اعتماد هر فرارى پناهجویى است. تقوى را شعار دل سازید و خدا را با اخلاص یاد نمایید تا بهترین زندگى را دریابید و به وسیله آن راههاى نجات را بپیمایید. به این دنیا، به همان چشم بنگرید که پارسایان رویگردان آن در آن مىنگرند، زیرا به خدا سوگند، پس از اندک زمانى، کسانى را که در آن، جا خوش کردهاند، بیرون مىراند و خوشگذران آسوده خاطر را به رنج و درد گرفتار مىسازد. به آنچه از آن رفت و پشت کرد، امیدى به بازگشتن نیست و آنچه در راه آمدن است کس نمىداند چیست تا انتظار آن را کشید. آسایش آن به سختى گراید و بقایش به نابودى انجامد.
- شادى آن آمیخته به اندوه است و درنگ در آن به ضعف و سستى کشاند. خود بزرگ بینى از قدرت نمایى سرچشمه مىگیرد و قدرت نمایى از نازفروشى و نازفروشى از تکبّر، همانا شیطان دشمنى است آماده و حاضر که به شما وعدههاى بیهوده دهد. به راستى، مسلمان برادر مسلمان است؛ پس یک دیگر را وامگذارید و نام زشت بر هم ننهید؛ زیرا احکام دین یکى است و راههاى آن هموار و مقصد رسان است؛ پس هر که به آن عمل نماید به مقصود رسد و هر که از آن کناره گیرد نابود شود و هر که آن را ترک نماید از دین خارج شود. مسلمان چون سخن گوید دروغ پردازى ننماید و چون وعده دهد تخلّف نکند و اگر چیزى به او سپارند خیانت نورزد.
- عقل دوست صمیمى مؤمن، بردبارى وزیرش، نرم رفتارى پدرش و خوشخویى برادرش است. خردمند سه چیز را باید رعایت نماید: قدر خود را بداند، زبانش را نگهدارد و زمانش را بشناسد. هان! به راستى، تنگدستى یک نوع بلاست و سختتر از تنگدستى، بیمارى تن است و سختتر از بیمارى تن، بیمارى دل است. بدانید! به راستى، گشایش در مال از نعمتهاست و برتر از گشایش در مال، تندرستى است و برتر از تندرستى، دل را پاک نگاه داشتن است.
- مؤمن را سه ساعت است: ساعتى که در آن با پروردگارش راز و نیاز نماید، ساعتى که به محاسبه نفس خود پردازد و ساعتى که به خوشیها و لذّات حلال و زیباى زندگى دمساز شود.
خردمند در پى سه کار باشد: بهسازى زندگى، یا گام برداشتن براى آخرت، یا کامجویى از لذّتهاى مشروع.