یا حسین مظلوم+++
خطبه سیّد الشّهداء راجع به اصلاح مردم و بیان علت قیام خود
« بار پروردگارا! حقّاً تو میدانی که آنچه از ما تحقّق یافته (از میل به قیام و اقدام و امر به معروف و نهی از منکر و نصرت مظلومان و سرکوبی ظالمان) بجهت میل و رغبت رسیدن به سلطنت و قدرت مفاخرتانگیز و مبارات آمیز نبوده است؛ و نه از جهت درخواست زیادیهای اموال و حُطام دنیا !
بلکه به علّت آنست که نشانهها و علامتهای دین تو را ببینیم، و در بلاد و شهرهای تو صَلاح و اصلاح ظاهر سازیم؛ و تا اینکه ستمدیدگان از بندگانت در امن و امان بسر برند، و به واجباتِ تو و سنّتهای تو و احکام تو رفتار گردد.
پسهان ای مردم! اگر شما ما را یاری ندهید و از درِ انصاف با ما در نیائید؛ این حاکمان جائر و ستمکار بر شما چیره میگردند، و قوای خود را علیه شما بکار میبندند، و در خاموش نمودن نور پیغمبرتان میکوشند.
میگردیم، و به سوی اوست همه بازگشتها.» و خدا برای ما کافی است، و بر او توکّل مینمائیم، و به سوی او باز
وصیّت حضرت به محمّد بن حنفیّه
و در وقتی که آن حضرت میخواستند از مدینه منوّره به مکّه مکرّمه حرکت کنند، وصیّت نامهای نوشته و آن را به خاتم خود ممهور نمودند؛ و سپس آن را پیچیده و به برادر خود محمّدبن حنفیّه تسلیم نمودند. و پس از آن با او وداع نموده و در جوف شب سوّم شعبان سنه شصت هجری با جمیع اهل بیت خود به سمت مکّه رهسپارشدند. و آن وصیّت چنین است:
« بسم الله الرّحمن الرّحیم. اینست آن وصیّتی که حسینبنعلیّ بن أبیطالب به برادرش؛ محمّد که معروف به ابن حنفیّه است مینماید:
حقّاً حسین بن علیّ گواهی میدهد که هیچ معبودی جز خداوند نیست؛ اوست یگانه که انباز و شریک ندارد. و بدرستیکه محمّد صلّی الله علیه وآله، بنده او و فرستاده اوست که به حقّ از جانب حقّ آمده است. و اینکه بهشت و جهنّم حقّ است، و ساعت قیامت فرا میرسد و در آن شکّی نیست . و اینکه خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند برمیانگیزاند .
من خروج نکردم از برای تفریح و تفرّج؛ و نه از برای استکبار و بلندمنشی، و نه از برای فساد و خرابی، و نه از برای ظلم و ستم و بیدادگری! بلکه خروج من برای اصلاح امّت جدّم محمّد صلّی الله علیه وآله میباشد. من میخواهم امر به معروف نمایم، و نهی از منکر کنم؛ و به سیره و سنّت جدّم، و آئین و روش پدرم علیّ بن أبی طالب علیه السّلام رفتار کنم. پس هر که مرا بپذیرد و به قبولِ حقّ قبول کند، پس خداوند سزاوارتر است به حقّ. و هر که مرا در این امر ردّ کند و قبول ننماید، پس من صبر و شکیبائی پیشه میگیرم، تا آنکه خداوند میان من و میان این جماعت، حکم به حقّ فرماید؛ و اوست که از میان حکم کنندگان مورد اختیار است.
و این وصیّت من است به تو ای برادر! و تأیید و توفیق من نیست مگر از جانب خدا؛ بر او توکّل کردم، و به سوی او بازگشت مینمایم. و سلام بر تو و بر هر که از هدایت پیروی نماید. و هیچ جنبش و حرکتی نیست، و هیچ قوّه و قدرتی نیست؛ مگر به خداوند بلند مرتبه و بزرگ.»
علیهالسلام درباره: علم، تجربه، شرافت، قناعت، دوستی، تدبیر و مظلوم پند و اندرزهای امام حسین
« حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام چنین فرمود: تدریس و تدرّس علم، پیوند معرفت است، و درازای مدّت تجربه موجب زیادی عقل است. و شرف انسان تقوای اوست، و قناعت پیشگی، راحت بدن است، و کسیکه تو را دوست دارد از ناشایستگی تو را منع میکند؛ و کسیکه تو را دشمن دارد تو را بکار زشت ترغیب مینماید.»
و نیز از مواعظ آن حضرت است که:
« و حضرت فرمودند: بپرهیز از انجام کاری که موجب پوزش و عذرخواهی تو گردد؛ مؤمن کسی است که بدی نمیکند و عذرخواهی نیز نمینماید، و امّا منافق کسی است که هر روز بدی میکند و سپس پوزش میطلبد.»
«و به فرزندش حضرت سجّاد، علیّ بن الحسین علیهما السّلام چنین پند میدهد: ای نور دیده من! بپرهیز از ستم بر کسیکه غیر از خداوند جلَّ و عزّ یار و یاوری ندارد.»
برگرفته از کتاب
لمعات الحسین علیهالسلام نام مؤلف: سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی